امروز داشتم فکر می کردم که چقدر مامانم راست می گفت که با موسیقی و نقاشی و نویسندگی به جایی نمی شه رسید… اصلا هنرمند شدن تو این مملکت یه جور حماقته، یعنی آدم باید از خیلی چیزا بگذره و خیلی چیزا رو قبول کنه اگه بخواد هنر مند شه.
آدم باید به همون درس و مشقش برسه، در همون حین دنبال کار و پول هم باشه، دور تفریح و سرگرمی رو هم خط بکشه… اونوقت شاید بتونه در سن 47 سالگی شرایط ازدواج کردن رو پیدا کنه (یعنی خونه و ماشین و …) در اون زمان اگه آدم عاقلی باشه و بچه دار نشه که هیچی اما اگه بچه دار شه بچه هاش هم شرایط خودش رو در آینده خواهند داشت…
راه دوم هم اینه که تمام زورش رو بزنه و از ایران با هزار بدبختی خارج بشه و باز هم در همون سن 47 سالگی شاید شرایط ازدواج رو پیدا کنه، اونوقت ممکنه اگر بچه دار بشه، بچه اش بتونه توی اون کشور به هنر هم بپردازه.
حالا کدوم راه بهتره؟